مکانیک کوانتومی شاخهای بنیادی از فیزیک نظری است که با پدیدههای فیزیکی در مقیاس میکروسکوپی سروکار دارد. در این مقیاس، کُنِشهای فیزیکی در حد و اندازهٔ ثابت پلانک هستند. مقدار عددی ثابت پلانک نیز بسیار کوچک و برابر است با ۶٫۶۲۶x10-۳۴. ژول-ثانیه.
آشنایی
معادله وابسته به زمان شرودینگر (عمومی) (کُلی) i ℏ ∂ ∂ t Ψ = H ^ Ψ {\displaystyle i\hbar {\frac {\partial }{\partial t}}\Psi ={\hat {H}}\Psi }
مکتبهای فکری مکانیک کوانتومی
نظریههای گوناگونی دربارهٔ مسئلهٔ اندازهگیری در مکانیک کوانتومی مطرح شدهاست. از این میان، سه دیدگاه شایان ذکرند: دیدگاه واقعگرایانه که اینشتین طرفدار آن بود، دیدگاه سنتی که به تفسیر کپنهاگی هم معروف است و نیلز بور از آن حمایت میکرد، دیدگاه ندانمگرایانه یا آگنوستیک که طرفداران آن از اظهارنظر بهطور کلی خودداری میکردند.
مکانیک کوانتومی و فیزیک کلاسیک

آثار و پدیدههایی که در مکانیک کوانتومی و نسبیت پیشبینی میشوند به ترتیب فقط برای اجسام بسیار ریز و در سرعتهای بسیار بالا آشکار میشوند. تقریباً همهٔ پدیدههایی که انسان در زندگی روزمره با آنها سروکار دارد با دقت بسیار خوبی با فیزیک نیوتنی پیشبینیپذیر است.
در ابعاد بسیار کوچک ماده (مثلاً در حد نانومتر) یا در انرژیهای بسیار پایین، مکانیک کوانتومی اثرهایی را پیشبینی میکند که فیزیک کلاسیک از پیشبینی آن ناتوان است، ولی اگر ابعاد ماده یا میزان انرژی را افزایش دهیم، به حدی میرسیم که میتوانیم قوانین فیزیک کلاسیک را بدون اینکه خطای فاحشی مرتکب شویم برای توصیف پدیدهها به کار ببریم. به این «حد» که در آن قوانین فیزیک کلاسیک را (که معمولاً سادهترند) میتوان به جای مکانیک کوانتومی در توصیف دقیقی از پدیدهها به کار برد حد کلاسیک گفته میشود.
کوشش برای نظریهٔ وحدتیافته
وقتی میخواهیم مکانیک کوانتومی را با نظریهٔ نسبیت عام (که توصیفگر فضا-زمان در حضور گرانش است) ترکیب کنیم، به ناسازگاریهایی برمیخوریم که این کار را ناممکن میکند. حل این ناسازگاریها هدف بزرگ فیزیکدانان قرنهای بیستم و بیستویکم است. فیزیکدانان بزرگی همچون استیون هاوکینگ در راه رسیدن به نظریهٔ وحدتیافتهٔ نهایی تلاش میکردند؛ نظریهای که نه تنها مدلهای مختلف فیزیک زیراتمی را یکی کند، بلکه چهار نیروی بنیادی طبیعت (نیروی قوی، نیروی ضعیف، الکترومغناطیس و گرانش) را نیز به شکل جلوههای مختلفی از یک نیرو یا پدیده نشان دهد.